ثَلاثَةٌ لاتُعرَفُ إِلاّ فى ثَلاثِ مَواطِنَ: لايُعرَفُ الحَليمُ إِلاّ عِندَ الغَضَبِ وَلاَ الشُّجاعُ إِلاّ عِندَ الحَربِ وَلا أَخٌ إِلاّ عِندَ الحاجَةِ؛
سه كس اند كه جز در سه جا شناخته نمى شوند: بردبار جز در هنگام خشم، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نيازمندى.
بحارالأنوار، ج78، ص229، ح9
حدیث (7) امام على عليه السلام :
لا أَشجَعَ مِن لَبيبٍ؛
شجاع تر از خردمند، وجود ندارد.
غررالحكم، ج6، ص373، ح10591
حدیث (8) امام على عليه السلام :
لَو تَمَيَّزَتِ الشياءُلَكانَ الصِّدقُ مَعَ الشَّجاعَةِ وَكانَ الجُبنُ مَعَ الكَذِبِ؛
اگر خصلت ها از يكديگر متمايز و جدا شوند، هر آينه راستى با شجاعت باشد و بزدلى با دروغ.
غررالحكم، ج5، ص118، ح7597
حدیث (9) امام على عليه السلام :
آفَةُ الشَّجاعَةِ إِضاعَةُ الحَزمِ؛
آفت شجاعت، فروگذاشتن دورانديشى است.
غررالحكم، ج3، ص105، ح3938
حدیث (10) امام على عليه السلام :
اَلعَدلُ أَفضَلُ مِنَ الشَّجاعَةِ لأَِنَّ النّاسَ لَوِاستَعمَلُوا العَدلَ عُموما فى جَميعِهِم لاَستَغنَوا عَنِ الشَّجاعَةِ؛
عدالت بهتر از شجاعت است زيرا اگر مردم همگى عدالت را درباره همه بكار گيرند از شجاعت بى نياز مى شوند.
شرح نهج البلاغه، ج20، ص333، ح816
حدیث (11) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلصَّرعَةُ كُلُّ الصَّرعَةِ الَّذى يَغضبُ فَيَشتَدُّ غَضَبُهُ وَيَحمَرُّ وَجهُهُ وَيَقشَعِرُّ شَعرُهُ فَيَصرَعُ غَضَبَهُ؛
كمال دليرى آن است كه كسى خشمگين شود و خشمش شدّت گيرد و چهره اش سرخ شود و موهايش بلرزد، امّا بر خشم خود چيره گردد.
نهج الفصاحه، ح 1872
حدیث (12) امام على عليه السلام :
اَلْعَدلُ اَفْضَلُ مِنَ الشَّجاعَةِ لاَِنَّ النّاسَ لَوِ اسْتَعْمَلُوا الْعَدْلَ عُموما فى جَميعِهِمْ لاَسْتَغْنَوْا عَنِ الشَّجاعَةِ؛
عدالت بهتر از شجاعت است، زيرا اگر مردم همگى عدالت را درباره يكديگر بهكار گيرند، از شجاعت بىنياز مىشوند.
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ح20، ص333، ح816
حدیث (13) امام على عليه السلام :
مَا السَّيْفُ الصّارِمُ فى كَفِّ الشُّجاعِ بِاَعَزَّ لَهُ مِنَ الصِّدْقِ؛
شمشير بُرّنده در دست شجاع براى او دشمن شكن تر از راستگويى نيست.
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج20، ص296، ح387
حدیث (14) امام على عليهالسلام :
أَكلُ السَّفَر جَلِ قُوَّةٌ لِلقَلبِ الضَّعيفِ وَهُوَ يُطَيِّبُ المِعدَةَ وَيُذَكِّى الفُؤادَ وَيُشَجَّعُ الجَبانَ وَيُحَسِّنُ الوَلَدَ؛
خوردن به، قلب ضعيف را قوى، معده را پاك، ترسو را شجاع و فرزند را زيبا مىكند.
تحف العقول، ص101
حدیث (15) ابن شهر آشوب :
كانَ النَّبىّ صلىاللهعليهوآله قَبْلَ المَبْعَثِ مَوصوفا بِعِشرينَ خَصلَةً مِن خِصالِ الاَنْبياءِ لَوِ انْفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ فَكَيْفَ مَنِ اجْتَمَعَت فيهِ؟! كانَ نَبيّا اَمينا، صادِقا، حاذِقا، اَصيلاً، نَبيلاً، مَكينا، فَصيحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخيا، كميا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَليما، رَحيما، غَيورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَميُخالِطْ مُنَجِّما وَ لا كاهِنا و لا عَيافا؛
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله پيش از مبعوث شدن، بيست خصلت از خصلتهاى پيامبران را دارا بودند، كه اگر كسى يكى از آنها را داشته باشد، دليل عظمت اوست؛ چه رسد به كسى كه همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پيامبرى امين، راستگو، ماهر، اصيل، شريف، استوار، سخنور، عاقل، با فضيلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلير و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غيرتمند، صبور، سازگار، و نرمخو بودند و با هيچ منجّم (قائل به تأثير ستارگان)، غيبگو و پيشگويى همنشين نبودند.
المناقب لابن شهر آشوب، ج 1، ص 123